ازدواج با غير مسلمان(كلمه نخست گزيده استفتاها از محضر امام خمينی)


 





 
س: عقد دائم دو نفر اهل كتاب (مسلمان و مسيحي) در صورتي كه هر دو نفر در دين خود باقي بمانند صحيح است يا خير؟
ج: ازدواج دائم مسلمان با غير مسلمان و لو اينكه كتابي1 باشد باطل است.
س: اينجانب برادري دارم كه مي‏خواهد با يك دختر مسيحي ازدواج كند، با اينكه ما او را ارشاد و راهنمايي كرده‏ايم اما اثري نداشته است. بنابراين تكليف ما با اين خانواده چه مي‏باشد؟ آيا رفت و آمد با آنان اشكال شرعي ندارد؟
ج: ازدواج مسلمان با دختر مسيحي به صورت دائم باطل است.
س: كسي قصد دارد با يك دختر غير مسلمان آلماني كه اهل كتاب است ازدواج كند. با توجه به اينكه او شيعه جعفري است آيا مي‏تواند با اين دختر ازدواج كند؟
ج: ازدواج موقت مسلمان با زن كتابيّه مانع ندارد، ولي ازدواج دائم صحيح نيست.
س: شخص مسلماني دخترش را به ازدواج كمونيستي در آورده و محضردار هم صيغه ازدواج را جاري نموده است. مستدعي است حكم‏اللّه‏ را بيان فرماييد؟
ج: ازدواج دختر مسلمان با مرد كافر باطل است.
س: آيا يك دختر مسلمان مي‏تواند با مردي كه منكر خداست ولي پدر و مادر اين مرد، مسلمان مي‏باشند ازدواج نمايد؟
ج: ازدواج زن مسلمان با مرد كافر جايز نيست و كافر، كفو مسلمان نمي‏باشد.
س: يك جوان مسلمان با دختري بهائي ازدواج كرده، البته هم به طريق اسلامي عقد كرده‏اند و هم به روش بهائيت؛ اين ازدواج چگونه است؟ و اولادهاي آنان چه حكمي دارند؟ اگر دختر مسلمان باشد و پسر بهائي چه صورتي دارد؟
ج: عقد مزبور باطل است، و بچه‏ها در صورت جهل حكم بچه حلال را دارند و ملحق به مسلمان هستند.
س: اينجانب مدتي است با مردي ازدواج نموده‏ام. او هنگام ازدواج به ظاهر مسلمان بود چون نماز مي‏خواند و از باطن او اطلاعي نداشتم. اكنون چندي است كه كلاً نماز را ترك نموده، وقتي علت را سؤال نمودم گفت من نماز را قبول ندارم! و بهشت و جهنم نيز در همين دنياست. لطفا بفرماييد تكليف من چيست؟ آيا او مرتدّ است؟
ج: اگر خدا يا رسول خدا يا يكي از ضروريات دين را جدّا انكار مي‏كند، مرتدّ است و شما بايد از او جدا شويد و با او نامحرم هستيد و نيازي به طلاق هم نيست.
س: حدود يك سال پيش با شخصي ازدواج نمودم. بعد از گذشت مدتي هنگام نماز، شوهرم سجاده نماز را از زير پايم كشيد و گفت اين چه حركتي است كه انجام مي‏دهي، نماز و دين چه فايده‏اي دارد! و نيز پدر و مادر او هم به طرفداري از او برخاستند و درگير شديم. من از خانه آن مرد خارج شدم (البته با اجازه شوهر) و به خانه پدرم مراجعت كردم. بعد از گذشت مدتي با كمال تأسف شوهرم نامه‏اي از دادگاه آورد و مرا به دادگاه احضار نمود. با وجود شرح جزئيات خود به مسئول دادگاه، متأسفانه رأي به نفع او صادر شد. آيا من مي‏توانم با آن مرد كه از راه راست منحرف شده و اصول اسلام را منكر گرديده است زندگي كنم؟
و آيا با شوهري كه يك سال تمام به ديدن زن و فرزندش نيامده، تكليف شرعي من چيست؟
و اسلام در مورد كسي كه به قرآن كريم ناسزا گويد و آن را به گوشه‏اي پرت كند چه مي‏گويد؟
ج: چنانچه منكر خدا يا رسول خدا يا يكي از ضروريات دين باشد محكوم به ارتداد است و بايد از او جدا شوند.
س: شوهر، خدا را انكار مي‏كند و مي‏گويد قيامت و عدل و امامت وجود ندارد و به هيچ يك از قوانين الهي و اسلامي عقيده ندارد و قرآن و پيامبر را انكار كرده و ناسزا مي‏گويد. آيا زن مي‏تواند طلاق بگيرد يا نه؟ و زن هم راضي به طلاق است.
ج: در فرض مذكور طلاق لازم نيست، و زن بايد فورا از چنين شوهري جدا شود و بر او حرام است.

پي‌نوشت ها :
 

1 ـ غير مسلمان اگر از يكي از اديان الهي داراي كتاب يعني مسيحيت، يهوديت و زردشتي باشد به وي «كتابي» گفته مي‏شود.
 

ارسال توسط کاربر : sm1372